چه کسی شگفت انگیزترین تجربه گردشگری ایران را رقم زد؟

122
داستان جالب زندگی عباس برزگر میلیاردر روستایی اهل بوانات استان فارس که نام خود را در کتاب یونسکو به عنوان شگفت انگیزترین تجربه گردشگری ایران به ثبت رسانده، درسی زیبا از ظرفیت خودباوری است.

به گزارش دولان به نقل از ایرنا، این جوان روستایی روزگاری با دستفروشی و دوره گردی در شهر شیراز گذران زندگی می کرد، اینک نبوغ هنر و آوازه کارش پای خارجی‌ها را به روستای زادگاهش نیز کشانده است. بازدید شماری از مسوولان اجرایی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد از سرای گردشگر پذیر این جوان خوش فکر بواناتی فرصت گپ و گفتی را برای خبرنگار اعزامی ایرنا فراهم کرده است.

وی می‌گوید: بعد از اینکه به دلیل دستفروشی در شیراز با بی مهری و آزار روزانه ماموران گشت شهرداری شیراز مواجه شدم به زادگاهم روستای بزم از توابع شهرستان بوانات برگشتم. این جوان خلاق که با شغل نخست خود یعنی دامداری و کشاورزی نیز در این روستا مشغول بود اقدام به ایجاد یک مغازه در کنار کلبه محقر خویش می کند.

عباس در یکی از روزهای سرد و بارانی زمستان و با دلسوزی و محبت به همنوع که در وجود یک فرد روستایی بی آلایش همیشه موج می‌زند با دو فرد خارجی درمانده در راه مواجه می‌شود. استارت داستان شگفت انگیز عباس از همین جا آغاز شد. هنگام ورود این دو فرد آلمانی به کلبه محقر و روستایی خانواده عباس نیز مشغول کشیدن دم پخت ساده خود بر سرسفره بودند.

3

1

او البته در ابتدا معذب و خجل که چه کار کند تا از خجالت این دو فرد خارجی سربلند بیرون بیاد و در اندیشه راهی برای آبروداری خویش در به دست آوردن غذایی به اصطلاح باکلاس‌تری برای آنها بود. اما درعین ناباوری و خوش شانسی عباس دو فرد خارجی عاشق شام ساده وی می‌شوند. در سفره فقیرانه عباس برزگر به جز دمپخت گوجه فرنگی، ماست محلی و ترشی چیز دیگری پیدا نمی‌شد. این دو فرد خارجی پس از صرف شام با لذت شب خود را نیز در همان ملحفه‌های دست دوز و بر روی قالیچه‌ها و گلیم‌های روستایی در کلبه محقر و کنار خانواده عباس گذراندند.

عباس در بیان داستان شگفت انگیز خود می‌گوید؛ صبح آن روز یکی از مهمانان خارجی‌اش که جوان حدود ۲۰ ساله‌ای بود بسیار ناراحت و غمگین به نظر می‌رسید.

او از مترجم دلیل ناراحتی این فرد را می‌پرسد، مترجم در پاسخ می گوید این جوان امروز جشن تولد ۲۰ سالگی اش بود و از اینکه نتوانسته در کنار خانواده اش جشن تولدش را بگیرد غمگین است. علی و زهرا فرزندان خردسال عباس برزگر موضوع را که می‌شنوند اقدام به تهیه میز چرخ خیاطی مادر، چندتا بادکنک از مغازه پدر و کیک خانگی که تنها بضاعت آنها برای خوشحال کردن میهمانشان بود، می‌کنند. این میهمان جوان نیز از دیدن جشن تولد از سوی خانواده روستایی عباس با هیجانی وصف ناپذیر از صحنه‌های کف زدن و خوشحالی آنها برای وی فیلمبرداری می‌کند.

هنگام بدرقه این دو فرد خارجی از سوی خانواده عباس، آنها نیز با نگاه های عمیق غرق در زندگی ایلیاتی و عشایری و روستایی عباس می‌شوند. اتاق‌های خشتی و گلی،گوسفندان و برخی اشیای قدیمی و تاریخی در ایوان خانه عباس و از همه مهمتر سفره بی‌تکلف اما پر برکت وی سرآغاز شگفتی در داستان زندگی عباس را رقم زد.

از نوع نگاه و عمق اندیشیدن این دو فرد نیز جرقه و تلنگری توام با تغییر نگاه و نگرشی جدید در عباس پدید می‌آید. همین نگاه‌های عمیق و زندگی بی آلایش عباس دو فرد خارجی را به سفری دوباره به منطقه بوانات فرا می‌خواند. دو فرد آلمانی همراه با کاروان گردشگری به روستای بزم می‌آیند، سراغ عباس را می‌گیرند و چند روزی را در کلبه فقیرانه وی می‌گذرانند. این کارآفرین برتر صنعت توریسم از گردشگران خارجی همانند اقوام و فامیل خود درخانه اش پذیرایی می‌کند.

او درچند روز اقامت گردشگران خارجی آنها را به تماشای مناظر طبیعی و گردشگری منطقه فرا خواند با آیین‌ها و آداب و رسوم عروسی‌ها آشنا می‌کرد. او حتی با مهمنانش شیر می‌دوشید و همگام با آنها با چوپانان گله در صحرا گوسفندان را می‌چراند. او با مهمانانش چای آتشی می‌نوشید،کشاورزی می‌کرد،روش های سنتی تولید ماست و دوغ و کشک محلی را به آنها آموزش می‌داد آنها را به گپ و گفت با هم ولایتی ها و پیرزنان و پیرمردان روستایی وامی داشت.

عباس مهمانانش را در آیین های عروسی و مراسمات سوگواری شرکت می‌داد، شب نشینی و بیان قصه‌ها و داستان‌های قدیمی را همگام با آنها تجربه می‌کرد، همگام با مهمانان در کوه حاضر می‌شدند و از حکایت های عمیق نوازندگان نی در دیارش گوش می‌دادند. او مهمانان را به نشستن در کنار دارهای زمینی گلیم بافی و جاجیم بافی همگام با زنان و دختران هنرمند روستا می‌نشاند، آنها را به دامنه‌های کوه می‌برد تا با زندگی سخت اما لذت بخش عشایر آشنا یابند.

به گفته این جوان خوشنام، مهمانانش از اینکه برای نخستین بار تجربه شیرین زندگی در روستا و لمس کردن واقعی عشق و محبت یک روستایی را در این دنیای پرهیاهوی امروزی تجربه می کردند خوشحال و بسیار لذت می‌بردند. عباس برزگر که از همنشینی و تجربه با گردشگران خارجی و از باورپذیری آنان خود را نیز باور کرده بود، از همان زندگی ساده و دهاتی اکنون به فرد شگفتی ساز صنعت پردرآمد توریسم تبدیل می‌شود.

او در گفت و گوی مفصل داستان زندگی اش با خبرنگار ایرنا می گوید: اکنون اتاق های کاهگلی و چادرهای عشایری اش تا سه سال آینده رزرو شده است. عباس هزینه اقامت یک شب در اقاق های کاهگلی در کلبه محقر خود را ۶۰۰ یورو اعلام می‌کند و می‌افزاید؛ در برخی اوقات برای اجاره این اتاق ها مجبور می شوم از بین مسافران و گردشگران قرعه کشی کنم.

وی پیش بینی درآمد ماهانه‌اش تا سال آینده را نیز به بیش از ۱۰میلیارد ریال می‌داند. کلبه محقر و دهکده توریستی عباس برزگر اکنون از بین ۱۶ جاذبه گردشگری و تاریخی مهم در ایران رتبه ششم را دارا است. عباس البته پیش بینی می‌کند این جایگاه را با توجه به علاقه وافر و روافزون گردشگران خارجی به زندگی روستایی و سنتی حتی به رتبه اول تا چند سال آینده نیز برساند. او تاکنون به بیش از ۲۸ کشور جهان سفر کرده و با نیازسنجی های دقیق و تجربه خوبی که از این کشورها کسب کرده در اندیشه تدوین برنامه های راهبردی برای جذب خیل گردشگران خارجی به ویژه اروپایی ها به سمت دهکده خود است.

برزگر می‌گوید: بر اساس یک برنامه زمانبدنی مشخص توام با خلاقیت های جدید و حتی روزانه به استقبال مهمانانش می‌رود. وی می گوید: هنگام وارد شدن گردشگران با پرچم خود کشورش و با محبت، دوستی و صداقت استقبال می‌کنم و هنگام خداحافظی نیز با دود و اسپند و گرفتن قرآن بر روی سر، آنان را نیز بدرقه می‌کنم.

عباس می‌گوید: آنها نیز در احترامی متقابل قرآن را می بوسند و بر روی سر خود می‌گذارند. وی داشتن برنامه و آموزش را مهمترین کلید موفقیت در ماراتن سخت صنعت توریسم می‌داند و یادآور می‌شود: بدون برنامه ریزی و نیازسنجی درست از آینده نمی‌توان در این رهگذر موفق بود.

این جوان خلاق روستایی که مدام در صحبت‌ها و مصاحبه خود از دهاتی بودن خود احساس افتخار می‌کرد، می گوید: من همان عباسم و روستایی زاده‌ام تنها فکرم و نگاهم به زندگی عوض شده است.

وی در بیانی قابل تامل گفت: هنگامی که شهرداری شیراز مزاحمم بود و مانع از دستفروشی ام می شد و یا زمانی که فقر و بدبختی را در روستا تجربه می کردم با خود می گفتم که خدا تنها خدای بدی‌ها و بدبخت‌ها است و اکنون به این نتیجه رسیدم که خدا تنها یک اسم بیشتر ندارد و آن هم خدای خوبی‌هاست.

او قیمت هر وعده غذا برای مهمانان خارجی را در دهکده توریستی اش بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار که آب دوغ خیار است اعلام می‌کند. برزگر با بیان اینکه می توان از هر چیزی در روستا درآمد کسب کرد، افزود: من از برگ درخت گردو بیشتر از خود گردو درآمد دارم. وی با بیان اینکه (کود الاغ) را به قیمت ۱۰ دلار به خارجی‌ها و گردشگران می‌فروشد، افزود: (کود الاغ) برای درمان آبریزش بینی و سرماخوردگی شدید بسیار مفید است و درمان بیمار را در کمتر از ۱۵دقیقه تضمین می کند.

برزگر که از گوسفندداری و عطاری کنار کلبه محقر و با همان حفظ اصالت روستایی در جشنواره‌های ملی و بین المللی حضور می یابد اینک نیز در اندیشه ساخت بزرگترین تونل زیرزمینی در روستای خود است. این توریست موفق روستایی اکنون با توافقی که با برخی بزرگان طوایف قشقایی و بختیاری انجام داده قرار است حدود ۱۵ هزار سیاه چادرعشایری ایجاد کند و مهمانان جدیدش را در این سیاه چادرها با نحوه زندگی عشایر در مناطق سردسیری و گرمسیری و آداب و رسوم آنها آشنا کند.

اما آنچه که بیش از نبوغ و خلاقیت این دوره گرد سابق با درآمد روزانه سه هزار تومان و کارآفرین میلیارد دلاری امروز قابل تامل است و شاید نقطه عطف درطی کردن مسیر ازفرش تا عرش او را نمایان می سازد همان صداقت و بی آلایشی درزندگی او است.

زهرا دختر ۱۱ساله عباس نیز اکنون با آموزش‌های لازم و فراگیری زبان های خارجی به راهنما و روایت گری قهاری برای هدایت گردشگران و مهمانان خارجی به دهکده توریستی پدر تبدیل شده است. نبوغ و استعداد منحصر بفرد این دختر ۱۱ ساله روستایی به گونه‌ای است که اینک برخی از کارگردانان مطرح در سینمای هالیوود با امضای قراردادی مشغول ساخت فیلم مستندی از داستان زندگی شگفت انگیز این پدر و دختر بواناتی هستند.

اگر چه نبوغ و خلاقیت در عین سادگی و صداقت این فرد روستایی را به بالاترین سقف درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری رسانده در عین حال بخش مهمی از ظرفیت این صنعت در حوزه میراث اجتماعی و تاریخی مغفول مانده در این سرزمین یعنی همان سبک زندگی و آداب و رسوم روستایی و عشایری کشورمان را نیز به جهانیان معرفی کرده است.

روستای بزم در ۱۷ کیلومتری شهر بوانات به سمت استان یزد و کرمان آخرین نقطه استان فارس است که به منطقه گردشگری بوانات معروف شده است. سوئیت‌های مدرن و سنتی و شش اتاق عمومی، ویلاهای وسط باغ ، گالری عکس و موزه مردم شناسی و کشاورزی گوشه از امکانات و زیبایی مجموعه گردشگری در دهکده توریستی عباس است.

منبع: ایرنا

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “چه کسی شگفت انگیزترین تجربه گردشگری ایران را رقم زد؟”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *