زبان تاتی در کرینگان ورزقان زنده است

کرينگان يکی از روستاهای ديزمار شرقی از بخش مرکزی شهرستان ورزقان آذربايجان شرقی است. ديزمار شرقی در شمال شهرستان ورزقان است. ازشمال به رود ارس، از جنوب به دهستان اوزومديل، از مشرق به دهستان مينجوان و حسنوو و از مغرب به دهستان ديزمار غربی محدود است. کرينگان در دوازده کيلومتری جنوب شرقی روستای اشتبين – يکی از روستاهای جلفا که تا هفتاد هشتاد سال پيش تاتی، زبان مردم اين روستا بود – و بيست و هشت کيلومتری شهر ورزقان قرار دارد. کشتزارهای آن از چشمه سيراب میشود. محصول آن اندکی غله و زغال و چوب درختان جنگلی است. مردم آن سی خانوار و نزديک به دويست نفر میباشند و همگی به تاتی گفتگو میکنند و ترکی نيز میدانند؛ امرار و معاششان از کشاورزی، گلهداری و تهيه ذغال از درختان جنگلی و زنبورداری و کارگری در شهرهای اطراف تامين میشود.
چون موضوع مربوط به گويش تاتی است، خالی از فايده نخواهد بود که ابتدا در رابطه با واژه “تات” توضيحات مختصری آورده شود. تات اصطلاحی است که ترکان قديم به بيگانگانِ مقيم سرزمينهای خود اطلاق میکردهاند. قديمیترين سندی که در آن واژه تات به کار رفته، سنگ نبشتههای اورخون مغولستان است که از قرن دوم هجری قمری بر جای مانده است. تات در اين سنگنبشتهها ظاهرا به معنای اتباع و رعايا به کار رفته است. در ديوان لغات الترک، که در قرن پنجم هجری قمری تاليف شده، تات به شکل ” تَت ” نيز ضبط شده و به معنای ايرانی، فارسی، فارسی زبان آريایینژاد و کافر اويغوری آمده است. میتوان پنداشت که لفظ تات علاوه بر اينکه به ايرانيان و مردم يکجانشين گفته میشده، عنوانی بوده که پيش از ايلخانيان بر عناصر خارجی سرزمينهای ترکان ( احتمالا خارجيان يکجانشين ترکستان، بعضی از قبايل متمدن ترک، اقوام مغلوب و ساکنان نواحی تحت تصرف ترکان ) اطلاق میگرديده است.
اصطلاح تات، در ادبيات مکتوب و بيشتر از آن در ادبيات شفاهی ترکی، فراوان به کار رفته است. با اينکه استعمال اين واژه در ميان ترکان ساکن ايران رواج داشته و همسايگان فارسی زبان و يکجانشين آنان نيز با آن آشنا بودند، انعکاس آن در ادبيات فارسی بسيار اندک است. ظاهرا مولوی، نخستين شاعر ايرانی است که تات ( به معنای ايرانی ) را به کار برده است.
در ايران، پراکندگی تاتها دامنه بيشتری دارد. تا قرن گذشته، مردمی که در سرزمينهای ميان مانقوطای سراب و نيرِ اردبيل سکونت داشتند، مخلوطی از تاتها و شاهسَوَنها بودند و طول مسير رودخانههای بالِيقلو و قرهسو تا رودخانه ارس نيز در دست تاتها بود. اينان در همان زمان، مدتها بود که زبان خود را فراموش کرده بودند و به ترکی سخن میگفتند. دره شاهرود خلخال، بزرگترين محل تجمع تاتها در آذربايجان و اردبيل است. حدود چهل روستا در اين دره و يکی دو ناحيه ديگر خلخال، تاتنشين است. در نيمه قرن سيزدهم، مردم يکجانشين رحمتآباد و اهالی رودبارْ زيتون به زبانهای تاتی و گيلکی سخن میگفتند.
این گونه تاتی ، گویش روستاهای اوشتبین ، چای کندی،ونیستان و چند آبادی دیگر است که همگی دارای ویژگیهای گویشی مشترک اند. در این گونه ، تفاوت جنس ملاحظه نشده است ؛ مضاف الیه و صفت ــ چنانکه در گویشهای کرانة خزر دیده می شود ــ پیش از مضاف و اسم می آید؛ اسم در حالت فاعلی و انواع حالات غیر فاعلی به کار می رود؛ مصدر دارای نشانة – an,-yan,-iyan و -en است ، مانند eni-yan «چیدن »؛ rd-an ªVenda «ایستادن »؛ گذشتة نقلی و بعید به یک شکل می آیند و تنها به قرینه تشخیص داده می شوند.
0 دیدگاه در “زبان تاتی در کرینگان ورزقان زنده است”