ربع رشیدی تبریز

ربع رشیدی یکی از بناهای تاریخی و ارزشمند شهر تبریز واقع در باغمیشه به سبک معماری آذری است. حدود ۷۰۰ سال پیش در تبریز، دانشگاهی به‌نام رشیدالدین فضل‌الله همدانی ایجاد شد. رشیدالدین وزیر غازان خان از حکمرانان وقت آن دیار بود. در آن زمان این دانشگاه شامل چهار دانشکده بود که در چهارطرف آن قرار داشت و اربع یا چهار عربی را به خود اختصاص داد و این مکان ب‌نام ربع رشیدی شهرت یافت.

این مجموعه که در دامنه ٔ کوه سرخاب در محلی باصفا و بلند جای گرفته است، در اوایل قرن هشتم و یا اواخر قرن هفتم هجری بنا شد. برابر با نوشته ٔ تاریخ‌نگاران و جهانگردان بزرگ دارای پهناوری بسیار و ساختمان‌های گوناگون همچون مسجد و مدرسه و بیمارستان (دارالشفا) و کتابخانه و گنبدی برای آرامگاه خواجه رشیدالدین بوده است. این بنا مانند بیشتر شهرهای کهن دارای حصار و بارویی بزرگ بوده است. از مضمون نامه‌ای که خود خواجه رشیدالدین فضل‌الله به دو پسرش درباره ساختمان این بنا نوشته چنین برداشت می‌شود که در آن زمان ربع رشیدی در جایگاه دانشگاهی بوده که از هر دانشی در آنجا شعبه‌ای راه‌اندازی شده بود و شش هزار تن دانشجو در آن تحصیل می‌کرده‌اند و خواجه اوقافی برای تکمیل کتابخانه و مدرسه و نشر کتب و تأمین هزینه ٔزندگی و تحصیل طلاب علوم مختلف اختصاص داده بود و دانشمندان بزرگ از هر گوشه گرد آورده و بکار تألیف و تدریس گماشته و مقرری آبرومندی برای آنان تعیین کرده بوده است و از آن میان پنجاه پزشک و چندین جراح از هند و مصر و چین و شام در آنجا مشغول به کار بوده‌اند.

raberashidi

پیشینه :

ربع رشیدی شهری کوچک بود شامل کتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالایتام، حمام، مهمانسرا، بیمارستان، مدارس عالی، و کارگاه‌های صنعتی. فضل‌الله همدانی برای تامین هزینه‌های این مرکز املاک فراوانی را در نقاط مختلف اعم از ایران قدیم، بخش‌هایی از عراق، افغانستان، گرجستان، ولایت روم، آذربایجان و سوریه وقف این مرکز کرد.

خواجه فضل‌الله همدانی که پیش از حمله مغول در قلعه‌های اسماعلیه زندگی می‌کرد و پس از آن مدتی به وزارت غازان خان رسیده و منشا خدمات فراوانی در غرب ایران و آذربایجان شد در سال۷۱۸ هـ. ق، با دسیسه‌های سیاسی کشته شد و ربع رشیدی هم پس از مرگ وی غارت و ویران شد. هم اکنون آثار ناچیزی از آن در تبریز باقی‌مانده‌است.

شاردن جهانگرد نامی فرانسوی که در سال ۱۰۸۴ ه.ق. به ایران سفر کرده بود آورده است: صد سال پیش شاه عباس کبیر دستور به تعمیر آن داد ولی شاهان دیگر صفوی توجهی بدان نکردند و دوباره ویران شد.

وقفنامه ربع رشیدی :

وی برای ساماندهی املاک وقفی وقفنامه‌ای را تدوین کرده بود که به وقف نامه ربع رشیدی معروف است و هم اکنون تنها یک نسخه از آن باقی است که در کتابخانه مرکزی تبریز قرار دارد. این نسخه تا سال ۱۳۴۸ در دست بازماندگان حاجی ذکاءالدوله سراجمیر، ساکن تبریز بود. انجمن آثار ملی در همان سال آن را از خانواده ذکاءالدوله خرید.

وقف نامه ربع رشیدی در خرداد ماه ۱۳۸۶ از سوی سازمان کتابخانه ملی ایران به یونسکو معرفی شد و در نشستی که از ۲۱ تا ۲۵ خرداد در یونسکو برگزار شد، به‌همراه شاهنامه بایسنقری در فهرست میراث مستند این سازمان به‌ثبت رسید. در نشست کمیسیون ملی یونسکو، سی و هشت اثر از کشورهای جهان در فهرست آثار مستند یونسکو ثبت شد. تعداد آثاری که از سال ۱۹۹۷ تاکنون در این فهرست به ثبت رسیده‌است، به ۱۵۸ اثر افزایش یافته‌است.

آموزش در ربع رشیدی :

مقاطع آموزشی در ربع رشیدی را میتوان به ۵ مقطع تقسیم نمود:
۱) بیت التعلیم
۲) آموزش حرفهای
۳) مدارس عالی
۴) دارالشفا
۵) خانقاه

۱) در بیت التعلیم به کودکان و خردسالان و همچنین کودکان کارکنان و کودکان یتیم شهر تبریز خواندن و نوشتن آموزش داده می شده است. این مقطع آموزشی مطابق تعلیم و تربیت اطفال در مدارس ابتدایی کنونی بوده است.
۲) آموزش حرفهای در واقع به آموزش فنی و حرف های فرزندان غلامان در ربع رشیدی اختصاص داشته است تا فرزندان آنان در حرفه های مختلف تحت تعلیم قرار گیرند.
۳) در مدارس عالی سه رشته علم تفسیر و حدیث، علوم عقلی و حسابی، و همچنین تألیفات رشیدالدّین تدریس می شده است.
۴) دارالشفا یا دانشکده پزشکی ربع رشیدی:
این قسمت، واحدی جدا و مجهّز در ربع رشیدی بوده و شباهت زیادی به بیمارستانهای دانشگاهی ایران داشته است. این دارالشفا به شکل یک بیمارستان و دانشکده پزشکی بوده که در آن هر پزشکی علاوه بر مداوای بیماران، ملزم به تربیت ۵ تا ۱۰ دانشجوی طب بوده است. پزشکان در این دارالشفا به دو دسته تمام وقت و نیمه وقت تقسیم میشده اند. پزشکان تماموقت شاغل به رشته های مختلف پزشکی و شامل یک پزشک عمومی، یک کحال (چشم پزشک) و چند جراح و چند مجبّر (شکسته بند) بوده اند. این پزشکان کادر رسمی پزشکی بوده و حق کار در خارج از ربع رشیدی را نداشته اند و خروج آنها از ربع رشیدی فقط با اجازه متولی ربع رشیدی امکان پذیر بوده است. دانشجویان می بایست در مدت پنج سال به تحصیل طب در ربع می پرداختند و در پایان اجازه طبابت دریافت می نمودند و در غیر این صورت این پنج سال باطل بوده و دانشجو اجازه طبابت نمییافته است. دانشجویان در ربع رشیدی صبحها به صورت نظری و بعدازظهرها به صورت عملی و همراه یک پزشک آموزش میدیده اند. طبیب پس از معاینه بیماران در مقابل داروخانه که به «شبکه» معروف بوده، نسخه می نوشته و به مسؤول داروخانه که «خازن» نامیده میشده، میداده و خازن آن را جهت تهیه دارو به داروساز (شرابدار) میداده است تا داروی مورد نظر تهیه گردد.
نکته قابل توجه در ربع رشیدی این بوده که هیچ مبلغی جهت درمان از بیماران مراجعه کننده دریافت نمی شده است.
پزشکان نیمهوقت از نقاط دوردست یا از کشورهای بیگانه به تبریز میآمده و هر کدام ده دانشجو را تعلیم میداده اند. محل سکونت پزشکان نیم هوقت و خانواده شان در محلهای به نام «کوچه معالجان» بوده است، ولی پزشکان تمام  وقت علاوه بر داشتن اتاق کار در ربع رشیدی، مسکنی نیز جهت خود و خانواده شان در محله «صالحیه» داشته اند.

داروخانه ربع رشیدی :
هر داروخانه شامل چند خازن (نسخه پیچ و مسؤول داروخانه) و یک نفر داروساز (شرابدار) بوده است. داروهای داروخانه با هزینه های گزاف از اقصی نقاط کشور و دنیا تأمین می شده است. از سوی دیگر مواد اولیه جهت تهیه دارو به ربع رشیدی وارد می شده و سپس داروهای تولید شده از آنجا خارج می شده تا در دیگر دارالشفاهای ایران مورد استفاده قرار گیرد.
در نام های که خواجه رشیدالدّین به خواجه علاءالدین هندو نوشته برای دارالشفای ربع رشیدی، از بعضی از ادهان (روغنها) پنج من، ده من، و حتی صد من، درخواست نموده است.
در وقفنامه ربع رشیدی به صدها خمرهای اشاره شده که برای نگهداری و ذخیره داروهای مختلف استفاده می شده است.

بیمارستان :
محل استراحت بیماران بوده که به دو قسمت بیماران عمومی و بیماران عفونی تقسیم میشده است و «خادم المرضی» به عنوان پرستار در آن خدمت میکرده است.

۵) خانقاه محل سماع و جلسات صوفیان و شیوخ بوده و دارای امکانات مطبخ و غذاخوری نیز بوده است. با توجه به کتاب صفوة الصفا میتوان طریقت صوفیان ربع رشیدی را طریقه صفوی دانست. و به قولی «خانقاه رشیدیه» هم کائن بود و هم مسجد بزرگی داشت که در آن مجالس وعظ و تبلیغ برگزار می گردیده است.

بیت الکتب و کتابخانه ربع رشیدی :

کتابخانه ربع رشیدی بزرگترین کتابخانه های آن عصر به شمار میرفته است. محل کتابخانه بر روی آرامگاه رشیدالدّین بنا شده بود که در وسط آن گنبد بزرگی وجود داشته و کتابخانه مشتمل بر دو بخش، در سمت راست و چپ گنبد بوده است. در زیر گنبد نیز صدها جلد قرآن نگهداری میشده که با خط خوش نگاشته شده بودند. برای هر قسمت از کتابخانه نیز یک نفر خازن (کتابدار) و یک نفر مناول (آشنا به علم کتابداری) تعیین شده بوده است.

خواجه رشیدالدّین در وصیتنامه خود که برای صدرالدین محمد ترکه فرستاده، درباره هزار جلد قرآن نفیس و دیگر کتابهایی که به کتابخانه وقف کرده بود، چنین مینویسد:
«قرآن به خط طلا چهار صد جلد، قرآن به خط یاقوت حموی ده جلد، قرآن به خط ابن مقله هشت جلد، قرآن به خط سهروردی بیست جلد، قرآن به خط اکابر بیست جلد، قرآنه ایی که به خط خوب نوشته اند در ۵۴۸ جلد، و شصت هزار جلد کتاب در انواع علوم، تواریخ، اشعار، حکایات و امثال و غیره که از ممالک ایران، توران، مصر، روم، چین و هند جمع کرده ام، همه را برای کتابخانه ربع وقف کرده ام….»

مجوعه شصت هزار جلدی، موجودی کتابخانه دوم بود. برای حفظ و نگهداری کتب، [کاتبان به دستور خواجه رشیدالدین] نسخههای فارسی و عربی از کتابها تهیه می کردند و به کلیه شهرهای ایران می فرستاند.
برای آنکه اهمیت این تعداد کتاب را دریابیم، باید توجه کرد که تمام این کتابها، یک به یک به دست کاتبان و خطاطان نوشته و ماهها وقت صرف نوشتن هر یک از آنها شده است و امروز، پس از گذشت بیش از هفت قرن از آن روزگار، هنگامی که ده هزار و صد هزار و یک میلیون نسخه از هر کتابی یکجا و در ظرف مدتی کوتاه چاپ میشود و بهای آن به یک صدم بهای کتابهای خطی نمیرسد، ما در سراسر ایران فقط دو کتابخانه داریم که تعداد کتابهای «چاپی» آن کمی از صدهزار بیشتر است و آن دو، یکی کتابخانه مجلس شورای ملی (سابق) و دیگری کتابخانه مرکزی دانشگاه است.

منبع :

– ویکی پدیا

– سایت مرجع طب سنتی ایران

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “ربع رشیدی تبریز”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *