ژول گابريل ورن

ژول ورن
ژول ورن

ژول ورن

ژول گابريل ورن معروف به ژول ورن (به فرانسوي: Jules Gabriel Verne) ‏ (۱۹۰۵-۱۸۲۸) نويسنده، شاعر و نمايشنامه‌ نويس فرانسوي بود که بيشتر شهرت‌اش را مديون نگارش کتاب‌هاي ماجرايي‌اش است که دنياي داستان‌هاي علمي–تخيلي را دگرگون کرد. در يكي از روزهاي سرد پاييز سال ۱۸۲۷ ميلادي، «پي ير ورن»، كه به تازگي تحصيلاتش در رشته‌ حقوق را به پايان رسانده بود، با «سوفي الوت دلافري» ازدواج كرد. مراسم ازدواج در «نانت» شهري در شرق فرانسه، برگزار شد. خانواده «دلافري» از اين ازدواج بسيار راضي بودند، چرا كه پي‌ير فرزند يكي از صاحب منصبان استان «پروونس» در فرانسه بود.

زمستان سال ۱۸۲۸ فرا رسيد. پي‌ير و سوفي ورن در انتظار تولد اولين فرزندشان بودند. سرانجام در هشتمين روز ماه فوريه، ژول ورن متولد شد. نانت، پاييز ۱۸۳۹: ژول ورن، نوجوان ۱۱ ساله كه از سخت‌گيري‌هاي خانواده به ستوه آمده بود، مخفيانه به يك كشتي پستي رفت و به عنوان جاشو در آن استخدام شد. اين كشتي به هند مي‌رفت. ژول ورن سرشار از هيجان بود. بالاخره سفري پرماجرا را آغاز كرده بود. اما اين هيجان ديري نپاييد. در يكي از بندرهاي ميان راه، پي‌ير ورن كه در پي او آمده بود، ناگهان فرزند تا خلف خود را پيدا كرد و به خانه بازگرداند. ژول ورن به سختي تنبيه شد. او به پدرش گفت: «از اين پس فقط در روياهايم سفر خواهم كرد.» سال ۱۸۴۴، ژول ورن ۱۶ ساله وارد دبيرستان نانت شد؛

جايي كه فن سخنوري و فلسفه را آموخت. ژول با نمره‌هاي عالي ديپلم گرفت و سنت حاكم بر خانواده او را مجبور كرد به دانشكده حقوق برود تا همچون پدر، وكيلي موفق شود؛ شغلي كه اصلاً از آن
خوشش نمي‌آمد. عشق به نوشتن آن قدر ژول ورن را مجذوب خود كرده بود كه شروع به نوشتن نمايشنامه كرد. زماني كه اولين نمايشنامه‌اش را نوشت، هيچ‌كس او را تشويق نكرد. روزهاي سختي و نااميدي ژول ورن فرا رسيدند. به پاريس رفت و خودش را براي امتحان‌ها آماده كرد. او حق ماندن در پاريس را نداشت و طبق خواسته پدر، مي‌بايست بعد از امتحان‌ها، به نانت باز مي‌گشت.

پاريس :

تجربه بسيار هيجان‌انگيزي به ژول ورن بخشيد. او بيشتر وقتش را در تئاترهاي اين شهر مي‌گذراند. ژول عاشق پاريس شد و سرانجام توانست پدرش را راضي كند تا در پاريس وارد دانشكده حقوق
شود.اما پي‌ير ورن سخت‌گير، روش خودش را داشت. او ژول ورن را مجبور كرد در پانسيوني با مقررات سفت و سخت اقامت كند. ژول ورن اشتهاي سيري ناپذيري براي خواندن داشت. او سه روز غذا نخورد تا پول خريد نمايشنامه‌هاي «شكسپير» را فراهم كند.

روزهاي پرماجرايي براي ژول ورن آغاز شده بودند. او با «الكساندر دوماي» پدر (رمان‌نويس فرانسوي؛ ۱۸۰۲- ۱۸۷۰)
آشنا شد. اعتماد به نفسي كه دوما در او برانگيخت، شوق نوشتن را بار ديگر در وجود ژول بيدار كرد. رشته حقوق بر زندگي ژول ورن سنگيني مي‌كرد و او توان مقابله با پدر را نداشت. پس راه  آسان‌تر را برگزيد و به درس خواندن ادامه داد. در سال ۱۸۵۰، ژول جوان از رشته حقوق فارغ‌التحصيل شد و به خواسته پدرش عمل كرد. اما پي‌ير ورن حالا خواسته ديگري داشت. ژول ورن بايد به نانت برمي‌گشت، به عضويت كانون وكلا در مي‌آمد و شغلش را به عنوان وكيل آغاز مي‌كرد! نه! اين بار ژول پاسخي قاطعانه به پدرش داد: «فقط يك حرفه است كه ادامه خواهم داد: نويسندگي!»

او در پاريس ماند و روزهاي پركاري در زندگي‌اش آغاز شد. روزها تدريس مي‌كرد و شب‌ها مي‌نوشت. در سال‌ ۱۸۵۲،ژول ورن اولين اثرش را منتشر كرد. «پرواز با بالن»؛ اثري موفق كه راه ترقي را براي او باز كرد.

دهم ژانويه ۱۸۵۷ ژول ورن، ازدواج كرد و مشكلات مالي او را واداشت تا با حمايت مالي پدرش وارد بازار بورس شود. اما همچنان به نوشتن، خواندن و سفر كردن ادامه داد: انگلستان، نروژ و اسكانديناوي. ژول مي‌نوشت و سفر مي‌كرد. در سوم اوت ۱۸۶۱، همزمان با بازگشتش از اسكانديناوي، «ميشل» تنها فرزند ژول ورن، به دنيا آمد. يك سال بعد، رمان «پنج هفته پرواز با بالن» منتشر شد و موقعيت بي‌نظيري براي او رقم زد؛ ابتدا در فرانسه و سپس در همه دنيا. ژول ورن حالا مي‌توانست بازار بورس را بدون نگراني ترك كند.آثار ژول ورن يكي پس از ديگر منتشر مي‌شدند: « سفر به اعماق زمين، (۱۸۶۴)، «سفربه ماه » (۱۸۶۵)، «جزيره اسرار آميز» و …

ژول ورن، روزبه روز مشهورتر و ثروتمندتر مي‌شد. در سال ۱۸۶۶، يك كشتي خريد و بار ديگر راهي سفر شد. پنج‌گانهٔ مشهور ژول ورن که دربرگيرندهٔ کتاب‌هاي سفر به اعماق زمين، بيست هزار فرسنگ زير دريا و دور دنيا در هشتاد روز است، شهرتي جهان‌گير به وي داد. از سال (۱۹۷۹)، ژول ورن دومين نويسنده‌اي است که کتاب‌هايش بيشترين بازگرداني را به زبان‌هاي گوناگون جهان داشته است. پيش و پس از او به‌ترتيب آگاتا کريستي و شکسپير، نويسنده‌هاي انگليسي جا دارند.

در آغاز داستانهاي تخيلي ژول ورن تنها در ميان کودکان طرفداران و علاقه‌منداني داشت تا آن که منتقد و نويسنده‌اي به نام مارسل موره (۱۹۶۹-۱۸۸۷) چندين کتاب و رساله درباره ژول ورن نوشت و او را چنان که بود به دنيا معرفي کرد. مارسل موره در دو کتاب: «ژول ورن بسيار شگفت انگيز» (۱۹۶۰) و «اکتشافات ژول ورن» (۱۹۶۳) ژول ورن را به دنيا شناساند و از آن به بعد دوستداران ادب با نظر جدي تري به او مي‌نگرند.

ژول ورن که هفتاد و هفت سال (۱۹۰۵- ۱۸۲۹) درين کره خاکي زيست، نزديک به هشتاد داستان دراز و کوتاه و رساله نوشتهٔ پژوهشي و نوشتار نوشته‌ است. مانند تاريخ مصر و فرانسه و مستعمره‌هايش ((۱۸۶۸) تاريخ رهنورديهاي بزرگ (۱۸۷۸) کريستف کلمب ((۱۸۸۳) و افزون بر آن پانزده نمايشنامه نوشته که در آن دوره به روي صحنه رفته‌ است. با اين باز ياد اين نکته بايسته‌ است که نام  او با سه دراز داستان نام آورش پنج هفته دربالن و رهنوردي به ميان زمين و از ماه به زمين آغاز شد.با اين حال در دوراني که نويسندگان خوش قريحه و چيره دستي چون بالزاک، ديکنز،الکساندر دوما و تولستوي و داستايوفسکي، تورگنيف، فلوبر، استاندال و جورج اليوت و اميل زولا و ده‌ها نويسنده نامدار ديگر بودند، ژول ورن نه تنها نويسنده و گردآور ورزيده جاي خود را باز کرد، بلکه با پيش بيني‌هاي ارزنده و روشن بينانهٔ خود، چراغ راهنماي نوآوران و دانشمندان در نيم و حتي يک سده پس از آن گرديد که شايع است کشتي هسته‌اي ناتيلوس از روي نوشتهٔ نامدار او هشتاد فرسنگ زير دريا ساخته شد و به همين روي نام آن کشتي افسانه‌اي بر اين کشتي راستين نهاده شد. روزهاي پرماجرا در زندگي ول ورن مي‌گذشتند. او سفر مي‌كرد، مي‌نوشت و پير مي‌شد. در سال ۱۹۰۲، ژول ورن آنقدر پير و بيمار شده بود كه به سختي قلم را در دست نگه مي‌داشت. با اين حال، به نوشتن ادامه داد و ۱۰  كتاب ديگر نوشت. در ۲۴ مارس ۱۹۰۵، در آغاز بهاري دل انگيز، ژول ورن در سن ۷۷ سالگي درگذشت، در حالي كه بيش از ۸۰ رمان و ۱۵ نمايشنامه بر جاي گذاشت.

منابع:

-گردآوري بخش فرهنگ و هنر بيتوته

irannaz.com

wikipedia.org

برچسب ها

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

0 دیدگاه در “ژول گابريل ورن”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *